- خانه
- دیجیتال مارکتینگ
- مبانی و اصول دیجیتال مارکتینگ
- همه چیز درباره قیف بازاریابی یا فروش در دیجیتال مارکتینگ
چند لحظه منتظر بمانید
قیف بازاریابی یا قیف فروش از اصطلاحات پرکاربرد در دنیای بازاریابی و تبلیغات، به ویژه حوزه دیجیتال مارکتینگ است.قیف فروش به ما کمک میکند مخاطبین یا کاربران خود را در مسیر خرید به درستی هدایت کنیم و آنها را به مشتریان وفادار تبدیل کنیم. در این مدل، ما باید در هر مرحله از تعامل با مخاطب، ارزش و منفعت برند خود را به آنها نشان دهیم و به نیازها و خواستههای آنها پاسخ دهیم. در این نوشتار، قصد داريم شما را با قيف فروش آشنا كنيم و روش های بهينه سازي آن را در هر مرحله بيان كنيم.
قیف بازاریابی یا Marketing Funnel مدلی است که مراحل تبدیل یک مشتری بالقوه به یک مشتری واقعی را نمایش میدهد. این مدل سفر پیش روی یک فرد از زمان آشنایی اولیه با برند شما تا زمان خرید نهایی را توصیف میکند.
این الگو به شما کمک میکند که بفهمید چگونه افراد با برند شما آشنا میشوند، چگونه به آن علاقهمند میشوند و چگونه تصمیم به خرید از شما میگیرند.
سفر مشتری (Customer Journey) عبارت است از مراحلی که مشتری از ابتدا تا انتها برای خرید یک کالا یا خدمات طی میکند. در قیف بازاریابی یا Marketing Funnel ، دهانه قیف نمایانگر تعداد بسیار زیادی از سرنخها، مخاطبان یا مشتریان بالقوه است که با برند ما آشنا میشوند. این افراد با گذر از مراحل مختلف قیف، به سمت دهانه کوچکتر قیف حرکت میکنند و در هر مرحله تعداد آنها کاهش مییابد. در نهایت تعداد محدودی از این افراد به عنوان مشتری واقعی خرید را انجام میدهند و به پایان سفر خود در قیف بازاریابی میرسند.
به طور متوسط، یک مشتری برای تکمیل مراحل خرید خود نیازمند ۵ تا ۸ نوبت تماس است. در صورتی که فکر میکنید در این تماسها مزاحم هستید، باید بگوییم که در اشتباهید. در واقع، این تماسها به شما کمک خواهند کرد تا مشتری را به درستی هدایت کنید و اطمینان حاصل کنید که نیازهایشان به درستی برطرف شده است. در ادامه میخوانیم که این مدل چگونه به شما کمک خواهد کرد:
1) قیف فروش به شما امکان میدهد تا رفتار و انتظارات مشتریان بالقوه را در هر مرحله از سفر خرید بشناسید و بر اساس آنها تصمیمات مناسب را بگیرید. این دانش به شما کمک میکند تا در کانالهای بازاریابی مؤثر سرمایهگذاری کنید، در هر مرحله بهینهترین راهکار را انتخاب کنید و در نهایت عملکردهای مطلوبی را کسب کنید. به عنوان مثال، ممکن است دریابید که ویدیوهای TikTok برای افزایش آگاهی در مورد کسبوکار شما مفید هستند، اما تأثیر چندانی در تبدیل واقعی ندارند.
2) قیف فروش به شما کمک میکند ارتباطات بهتری با مشتری برقرار کنید. باید بدانید که بازاریابی خود را برای چه کسانی انجام میدهید؟ آنها چه نیازها و علایقی دارند؟ به چه شکلی از بازاریابی جذب میشوند؟ ساخت یک قیف بازاریابی مناسب به شما کمک میکند تا مخاطبان هدف خود را شناسایی کنید و بدانید که چه چیزی آنها را تحریک میکند.
3) قیف بازاریابی به شما کمک میکند به چرخه خرید خود آگاه شوید. مدت زمان فروش به طور میانگین به میزان ارزش محصولات و خدمات شما وابسته است. برای مثال اگر قصد دارید گردنبندهای الماسی را به قیمت ده میلیارد بفروشید، فروش آنها نسبت به جواهراتی که صد میلیون تومان قیمت دارند، طولانیتر خواهد بود. اما واقعاً بهطور متوسط چند هفته زمان میبرد تا اقلام گرانبها و اقلام ارزان به فروش برسند؟ شما باید در مورد این مدت زمان اطلاعات کافی داشته باشید و با استفاده از قیف فروش نسبت به کسب وکار خود بینش صحیحی کسب کنید. در این صورت استراتژی مناسبی نیز برای فروش خواهید داشت.
پیشبینی بازار: شما با استفاده از قیف فروش میتوانید تعداد مشتریان بالقوه و مشتریان واقعی خود را اندازهگیری کنید و در ادامه بر میزان فروش خود کنترل داشته باشید. در این صورت میتوانید برای بهبود بازار فروش محصولات خود در آینده برنامهریزی کنید و میزان تقریبی فروش محصولات خود را در چند دوره پیشبینی کنید.
تشخیص دادن مشتریان واقعی: یکی از مهمترین فواید قیف فروش تشخیص دادن مشتریان واقعی و خریداران کسب و کارتان است.
ارزیابی و شناخت موانع کسب و کار: با ارزیابی و شناخت مشتریان بالقوه و واقعی محصولات خود، میتوانید موانعی که باعث کاهش مشتریان کسب و کارتان است را تشخیص داده و آنها را رفع کنید.
شناسایی نیازها و علاقه مشتریان: یکی از راه های شناخت نیازها و علایق مشتریان، تحلیل رفتارهای خرید آنهاست. زمانی که یک محصول جدید وارد بازار می شود، می توانید ببینید که چه گروه هایی از مردم به آن علاقه مند هستند و چرا. این کار به شما امکان می دهد تا با درک بهتر از ذائقه جامعه، کسب و کار خود را با توجه به نیازهای آنها بهینه سازی کنید و مشتریان وفادار بیشتری بسازید.
بهبود استراتژی های بازاریابی: قیف فروش به شما کمک می کند تا محل زندگی و فرهنگ مشتریان خود را بشناسید. با این اطلاعات، می توانید بازاریابی هدفمندتر و جذاب تری انجام دهید و تعداد مشتریان خود را افزایش دهید.
قبل از پرداختن به مبحث اصلی قیف فروش، لازم است که برخی از اصطلاحات مرتبط با آن را معرفی و توضیح دهیم. این اصطلاحات عبارتند از: لید، مشتری بالقوه و مشتری. در ادامه به تعریف مفهوم هر یک از این اصطلاحات خواهیم پرداخت.
لید یا سرنخ (Lead): لید یک فرد است که با برند شما آشنا شده و علاقه خودش را با انجام یک عمل نشان داده و احتمال خرید از شما را دارد. علاقه به این معنی است که مشتری با ارائه اطلاعات خود یا انجام یک عمل، نشان می دهد که مایل است با شما در تماس باشد. برای مثال مشتری یک فرم را پر می کند، شما را در شبکه های اجتماعی فالو می کند یا عضو سایت شما می شود.
برای توضیح بیشتر، یک مثال را در نظر بگیرید. فرض کنید من قصد خرید یک جفت کفش از شما را دارم. ابتدا در گوگل یا اینستاگرام جستجو می کنم و از بین نتایج، یکی را انتخاب می کنم. این نخستین تماس من با کسب و کار شماست. سپس به صفحه محصولات شما مراجعه می کنم و مدل مورد نظرم را پیدا می کنم و قصد خرید آن را دارم؛ ولی نیاز به بررسی بیشتر دارم. در همین لحظه، یک پیشنهاد از شما دریافت می کنم که گفته اید اگر در سایت ثبت نام کنم، ارسال کفش رایگان خواهد بود! این پیشنهاد شما، من را تشویق می کند که در سایت شما ثبت نام کنم.
همین جا دست نگه دارید! آیا متوجه شدید چه اتفاقی رخ داد؟ شما موفق شدید اطلاعاتی همچون نام و شماره تلفن من را از طریق ثبت نام در سایت دریافت کنید و یک رابطه با من برقرار کنید! به عبارت دیگر، یک لید در این مرحله به دست آورده اید. حالا اگر من برگشته و خرید خود را تکمیل کنم، بهترین حالت بوده و یک مشتری جدید برای شما به وجود آمده است! اما اگر بدون خرید سایت شما را ترک کنم، شما می توانید با استفاده از سرنخ هایی که من به شما داده ام، با من در تماس باشید و پیگیری های لازم را انجام دهید تا من را دوباره به سایت خود جذب کنید و به عنوان یک مشتری به ثبت برسانید.
مشتری بالقوه یا احتمالی :(Prospect Customer): مشتری بالقوه یا احتمالی که به آن qualified lead نیز اطلاق می شود، فردی است که شرایط لازم برای خرید از شرکت را دارد و با مشخصات خریدار ایده آل شرکت ازنظر نیاز، بودجه، زمان و سایر عوامل همخوانی دارد.
مشتری (Customer): مشتری فردی است که از شما خرید واقعی انجام داده است. البته بعضی از مشتریان شما مشتری وفادار می شوند و خریدهای خود را ادامه می دهند.
قیف بازاریابی مدل های متفاوتی دارد. مانند مدل AIDA و A5 و 7 مرحله ای که نسبت به سایر مدل ها جامع تر است. اما شما می توانید هر کدام از آن ها را به سه مرحله ساده خلاصه کنید.
در این مرحله، خریداران به دنبال راه حل هایی برای مشکلات یا پاسخ هایی برای سؤالات و نیازهای خود هستند. آنها محتوای آموزشی با کیفیت را در پست های وبلاگ، محتوای شبکه های اجتماعی و غیره جستجو می کنند. در اینجا شما می توانید با گرفتن سرنخ از آنها، آنها را به قیف بازاریابی خود وارد کنید. توجه کنید که هدف این مرحله، فروش، ارائه جزئیات محصولات و خدمات و تشویق افراد به خرید نیست، بلکه فقط باید محتوای آموزشی مفید و جذاب ارائه کنید. بر اساس گزارش Adweek ، نزدیک به هشتاد درصد از خریداران پیش از خرید، به تحقیق و جمع آوری اطلاعات می پردازند. راه های مؤثر برای جلب توجه افراد در این مرحله، ارائه بهترین محتوای آموزشی و بهینه سازی مستمر محتوای خود در وبلاگ، شبکه های اجتماعی و کانال های دیگر است.
اگر کسی به وسط قیف بازاریابی رسیده، یعنی احتمالا استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما در جذب توجه او موفق بوده است. در این مرحله، آنها با ارزیابی گزینه های موجود می خواهند بهترین راه حل ممکن را برای مشکل خود پیدا کنند. در حالی که مرحله بالای قیف بازاریابی فقط برای آموزش طراحی شده است، وسط قیف جایی است که شما باید سعی کنید توانایی های خود را به عنوان بهترین راه حل نشان دهید. مرحله ارزیابی مهم ترین ناحیه قیف بازاریابی است؛ زیرا مشتریان احتمالی در این مرحله شروع به حذف گزینه های نامناسب می کنند. وسط قیف بازاریابی فرصتی است برای گسترش تعاملات، پرورش لید، ایجاد ارتباط و اعتماد بین مخاطبان و برند شما. بدون توجه به این مرحله در قیف، نمی توانید به طور موثر لید ها را پرورش داده و آنها را به مرحله خرید هدایت کنید. پرورش لید به طور متوسط باعث افزایش 20 درصدی فرصت های فروش می شود. افرادی که تا وسط قیف بازاریابی با شما همراه شده اند، محتوایی را می خواهند که نشان دهنده تخصص بالای شما در زمینه مورد نظر باشد؛ بنابراین، موثرترین نوع محتوا در مرحله ارزیابی شامل راهنمای هایی کارشناسان، وبینار ها (سمینار ها در وب سایت)، تعاملات آنلاین و صفحات مقایسه ویژگی های شرکت شما با شرکت رقبا است. این مرحله نیز با توجه به تقاضای مشتریان احتمالی و اهداف کسب و کار شما نیاز به بهینه سازی مستمر دارد. شرکت هایی که این مرحله از قیف بازاریابی خود را بهینه کرده اند، درصد پاسخگوئي 4 تا 10 برابر بيشتر نسبت به سایر شرکت ها دارند.
این مرحله زمانی است که افراد تصمیم نهایی خرید خود را اتخاذ می کنند. آنها قصد خرید دارند، اما مطمئن نیستند که حتما از شما خرید کنند. در اکثر موارد، لید ها در پایین قیف فروش فقط به یک اشاره و CTA (Call To Action) متقاعد کننده برای گرفتن تصمیم نهایی احتیاج دارند. موثرترین نوع محتوا برای این مرحله، مطالعات موردی، نسخه آزمایشی و توضیحات محصولات است. پس از این مراحل، برای حفظ مشتریان و وفادار کردن آنها به برند خود، باید با آنها تعاملات خود را ادامه دهید؛ ارسال خبرنامه های مختلف، پیشنهاد های ویژه مثل تخفیف و … از طریق ایمیل مارکتینگ و شبکه های اجتماعی راهکار هایی از حفظ ارتباط با مشتری هستند.
در اینجا، قصد داریم مدل AIDA را که یکی از پرطرفدارترین و معروفترین مدلهای قیف بازاریابی است، معرفی کنیم. این مدل شامل چهار مرحله اصلی است که در زیر به توضیح هر مرحله و سوالاتی که باید در آن از خود بپرسید، میپردازیم:
این مرحله نقطه شروع و ورودی قیف فروش است که تعداد زیادی از مخاطبین در این مرحله وارد قیف میشوند. هدف شما در این مرحله این است که با استفاده از روشهای گوناگون، وجود برند یا محصولات خود را به مخاطبان نشان دهید و به آنها بفهمانید که چگونه میتوانید به آنها کمک کنید. مخاطبان با جستجو و تحقیق درباره نیاز و خواسته خود، دنبال راهحل مناسب برای آن هستند. در این مرحله شما میتوانید با استفاده از روشهای مختلف چون تولید لید (سرنخ)، تولید و بازاریابی محتوای ارزشمند، اجرای کمپینهای تبلیغاتی، حضور در شبکههای اجتماعی و…، چنین مخاطبانی را جذب کنید. در این مرحله دو نظر متفاوت وجود دارد، بعضی فکر میکنند هر چقدر بتوانند تعداد بالاتری از مخاطبان را به قیف بازاریابی خود جذب کنند (یعنی ترافیک بالاتری داشته باشند)، بهتر است و شانس دست یابی به مشتریان بالاتر است. اما بعضی دیگر عقیده دارند که کیفیت سرنخهای جذب شده حائز اهمیت است و باید هدفمند عمل کنند و سعی کنند فقط مخاطبان مناسب را به قیف فروش خود جذب کنند.
برای جلب توجه مخاطبان، کاربران و سرنخهای خود در این مرحله، باید از روشهای گوناگون استفاده کنید. بعضی از این روشها عبارتند از:
* پست گذاری در شبکههای اجتماعی
* نوشتن مقاله در وبلاگ یا وبسایت
* ارائه اطلاعات درباره محصول
* تبلیغات گوگل
* ارسال پیامک و ایمیل
* تبلیغات ویدئویی
* توصیه دوستان و تبلیغات دهان به دهان
* تبلیغات محیطی و سنتی و …
سوالاتی که در این مرحله باید از خود بپرسید عبارتند از:
چطور میتوانیم خریداران را از محصولات یا خدمات خود آگاه سازیم؟ استراتژی توسعه ما چیست؟ کمپین آگاهسازی از برند ما چگونه است؟ از کدام ابزار یا پلتفرم برای تبلیغات استفاده میکنیم؟ پیامهای ما چه باید باشد؟
در این مرحله که مخاطب با برند یا محصولات و خدمات ما بیشتر آشنا شد، برای کسب اطلاعات بیشتر و شناخت دقیقتر، علاقه نشان میدهد. سعی میکند بیشتر در وبسایت ما گردش کند و ببیند که چه راهحلهایی برای نیاز و خواسته او داریم.
سوالات: چطور میتوانیم علاقه مخاطبان را جلب و حفظ کنیم؟ استراتژی محتوای ما چگونه است؟ چگونه و در کجا اطلاعات خود را در اختیار مخاطبان قرار دهیم؟
در این مرحله که مخاطب اطلاعات کافی در مورد بیزنس یا محصول شما را دارد، فقط یک تلنگر لازم است تا خرید کند. قیمتگذاری مناسب، ارائه تخفیف، تست محصول و داشتن مزایای رقابتی، عواملی هستند که مخاطب را به خواستن محصول یا خدمت شما وادار میکنند. در این مرحله شما میتوانید با استفاده از ابزارهایی چون:
* صفحات فروش
* وبینارها
* تماس با مخاطبان
سعی کنید تاثیرگذاری بر روی مخاطبان خود داشته باشید و آنها را به خرید تشویق کنید. مخاطب در این مرحله آماده خرید است و نیاز به یک پیشنهاد جذاب از سوی شما دارد! شما میتوانید با ارائه مواردی چون:
* تخفیفها
* ارسال رایگان
* نسخه دموی محصول
* آزمایش رایگان نرمافزار
و سایر پیشنهادات ویژه مخاطبان خود را به سمت خرید از برندتان هدایت کنید.
سوالات: چه چیزی محصول یا خدمات ما را برای مخاطب جذاب میکند؟ چه مزایای رقابتی برای محصول یا خدمات ما وجود دارد؟
در این مرحله خریدار تشویق میشود تا با بیزنس و محصول شما تعامل بیشتری داشته باشد و گام بعدی را بردارد. این تعامل میتواند شامل دانلود بروشور، برقراری تماس تلفنی، عضویت در خبرنامه، فالو کردن، لایک کردن یا خرید از شما باشد. این اقدام را اصطلاحا CTA میگویند .CTA مخفف Call to Action به معنای اقدام به عمل یا فراخوانی است و هر جایی که در سایتها، اپلیکیشنها یا شبکههای اجتماعی، شما را دعوت میکنند که اقدامی انجام دهید، با یک CTA مواجه هستید.
سوالات: CTA مناسب چیست و در کجای سایت قرار دهیم؟
در سالهای اخیر کارشناسان و متخصصان حوزه بازاریابی دیجیتال اعتقاد دارند که یک قیف دیگر در ادامه این قیف برای نگهداری مشتری لازم است و اگر نتوانیم مشتریان فعلی را حفظ کنیم، تعداد زیادی از آنها از دهانه قیف دوم خارج خواهند شد.
در ادامه به بررسی این قیف خواهیم پرداخت.
مراحل بعد از خرید: قیف بازاریابی AIDA در واقع با رسیدن به مرحله Action به پایان نمیرسد، بلکه برخی منابع مثل سایت Aweber ادعا میکنند که این مراحل هنوز ادامه دارند و باید رابطه ما با مشتریان فعلی نیز حفظ شود. بنابراین دو مرحله مهم دیگر وجود دارند:
خرید محصول تنها ابتدای راه است. نمیخواهیم مشتری ما فقط یک بار از ما خرید کند و برود. باید کاری کنیم همچنان مشتری ما بماند و برای این کار باید او را وفادار کنیم. باید با ارائه خدمات عالی، ارتباط مستمر، پیشنهادات جذاب، تخفیفهای ویژه، محصولات باکیفیت و… سعی کنیم او را همچنان در کنار خود نگه داریم که غیر ما از جای دیگری خرید نکند.
این مرحله بالاترین سطح اعتماد و وفاداری یک مشتری به برند ماست. در این مرحله خریدار نه تنها یک مشتری وفادار است، بلکه در هر فرصتی به عنوان یک سفیر برند و محصولات ما عمل میکند و با تمام قدرت از ما حمایت میکند. اگر خریدار و مشتری به این مرحله برسند، درواقع ارزشمندترین منبع برای ما به وجود آمده است؛ چون این مشتری به سمت رقبای دیگر نمی رود و حتی با تمام توان از ما دفاع میکند.
کاهش تدریجی تعداد افراد در قیف فروش معمولا به سه عامل اصلی بستگی دارد. اما با مدیریت صحیح قیف فروش میتوان این عوامل را برطرف کرد.
“نه” در فروش معمولا نشانه “نه در این زمان” است نه “نه برای همیشه”! برای مثال، برخی از افراد که به نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) علاقهمند نیستند، میگویند: “برای جمعآوری و استفاده از این ابزار مفید، وقت کافی ندارم”. اما این جمله به معنی رد کردن این محصول نیست. بلکه به این معنی است که: “من دوست دارم و ارزش آن را هم میدانم؛ اما در حال حاضر نمیتوانم آن را بکار ببرم.” برخی از افراد سریعاً این lead ها را دور میاندازند و به دنبال lead جدید میروند. اما یک راه حل بهتر هم وجود دارد: بهتر است یک کمپین ایمیل مارکتینگ خودکار برای پیگیری راهاندازی کنید که مستقیماً به همین مشکل پاسخ دهد. یعنی هر وقت با این مسئله مواجه شدید، میتوانید اطلاعات سفارشی را که فقط برای آنها طراحی شده است، بفرستید. یک کمپین آموزشی چند ماهه هم ممکن است همه شک های آنها را برطرف کرده و آنها را به سوی خرید هدایت کند.
هر موفقیتی نیازمند تلاش است؛ اما تلاش هوشمندانه! پس فروش هم نیازمند پیگیری است. آیا به اندازه کافی پیگیری میکنید؟ شاید جالب باشد بدانید که براساس تجربه بزرگان:
80% فروشها پس از پنج بار پیگیری انجام شدهاند.
تنها 44% از فروشندگان پس از یک بار پیگیری دست از تلاش برداشتهاند. (یعنی 56% ادامه دادهاند)
با این حال 46% از lead ها قبل از تبدیل شدن به مشتریان احتمالی نیاز به 3 تا 5 بار تماس و پیگیری دارند.
البته نباید فراموش کرد که بسیاری از پیگیریها نتیجه نمیدهند. دلیل این مشکل واضح است: آیا بهتر است با یک مشتری جدید صحبت کنیم یا برای ششمین بار یک مشتری را پیگیری کنیم؟
شاید فکر کنید این همه پشتکار و پیگیری زمانبر و بیفایده است، اما آمار و اعداد خلاف این را نشان میدهند.
آیا میدانستید اگر بتوانید در همان 5 دقیقه ابتدایی لیدهای جدید خود را پیگیری و تشویق کنید، احتمال تبدیل شدن آنها به مشتری 9 برابر افزایش مییابد؟ و دقیقا برعکس: اگر تا 30 دقیقه مکالمه را ادامه دهید، فروش شما 21برابر کم می شود! پس سوال این است که: “چگونه میتوانم در پنج دقیقه اول لیدها را به خرید تشویق کنم؟” شاید غیرممکن به نظر رسد. اما یک ضربالمثل وجود دارد که میگوید:“تنها غیرممکن، غیرممکن است.” برای این مسئله هم راهکاری وجود دارد. بهتر است آمار دقیق همه لیدهایتان را داشته باشید، پرسونای مشتری را شناسایی کنید و کمپینهای ایمیل مارکتینگ را نادیده نگیرید. قبل از تماس با مشتری برای مکالمهای که میخواهید داشته باشید، برنامهریزی و تمرین کافی داشته باشید. اگر قسمتی از مکالمه را خطا کردید، ناراحت نشوید و با آرامش بقیه مکالمه را پیش ببرید. آنقدر تمرین کنید تا بتوانید با دقت، تمرکز و موفقیت تماسهای کوتاهتان را انجام دهید و فروش خوبی داشته باشید.
در این مقاله از صفر تا 100 هر آنچه که شما در مورد قیف فروش یا قیف بازاریابی لازم بود بدانید به شما عزیزان گفته شد. اما سوال اساسی اینجاست که چگونه می توانید مخاطبان خود را به مشتری تبدیل کنید؟ چگونه می توان افراد را در مراحل قیف فروش به ترتیب گذراند تا به مشتری وفادار تبدیل شود؟
آکادمی ایلیاسیستم با تجربه درخشان خود در مشاوره و آموزش دیجیتال مارکتینگ، این امکان را برای شما ایجاد کرده است تا با آموزش جامع دیجیتال مارکتینگ، بتوانید کسب و کار خود را به صورت قابل توجهی و با کمترین هزینه گسترش دهید.
با گسترش فضای مجازی و علاقه اکثریت مردم به این فضا، فرصت خوبی خواهد بود تا از این فضا آن هم به صورت اصولی و مداوم کسب درآمد کنید. آکادمی ایلیاسیستم با آموزش دیجیتال مارکتینگ و معرفی ابزارهای آن، این شرایط را برای شما ایجاد کرده است که شما نیز مانند سایر کسب و کارهای فعال، درآمد قابل توجه ای کسب نمایید.
علاوه بر این موارد، اگر کسب و کار خاصی ندارید ، می توانید با شرکت در دوره دیجیتال مارکتینگ و با ضمانت اشتغال، به عنوان دیجیتال مارکتر در شرکت های بزرگ که آکادمی ایلیاسیستم به شما معرفی خواهد کرد، مشغول به کار شوید.
برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام در این دوره، بر روی دوره جامع دیجیتال مارکتینگ کلیک نمایید.
نویسنده: زینب نجاتیان